من ۲۰ سالمه . خالهم ۳۷ . ۲ تا بچه داره ، ۸ و ۴ ساله . تا ۲ سال پيش همه چيز عادی بود . اما يه بار رفتم خونهشون و از اون روز همه چيز شروع شد . الان از كس و كون ميكنمش .اون روز تو حموم بود ، با بچه ۲ سالهش . وقتی زنگ زدم كه برم تو خونهشون ، صدای زنگ رو شنيده بود و لخت دويده بود و افاف رو زده بود . من كه رفتم بالا ، برگشته بود تو حموم تا بچهشو بشوره . رفتم دم در حموم . سلام كردم . گفت " سلام خاله ، ميايی كمكم ، كيميا رو بشوری ؟ (اسم دخترخالهم كيمياست) منم شلوارمو درآوردم كه خيس نشه و با شورت رفتم تو حموم . خالهم شروع كرد به شستن سر بچه . من هم رو سرش آب ميريختم . خالهم اومد طرف من تا صابون رو بر داره . من هم اومدم كنار كه راه براش باز شه و خالهم اومد از جلوم رد شه كه كيرم از زير شورت ماليد به شورتش . چيزی نگفت . من كيرم راست شد . خلاصه بچه رو شست و گفت " تو هم اگه ميخوای دوش بگير " . گفتم نه . گفت " پس من دوش ميگيرم ، تو بچه رو خشك كن و بزار تو گهواره و بيا پشتمو ليف بزن ". من اينكارو كردم و رفتم تو حموم .هنوز با شورت بود . رفتم تو . گفت " بيا ليف بزن ". من هم شروع كردم ليف زدن . اومدم پايين . يههو شورتشو كشيد پايين و گفت " رو كونم رو هم بشور ". وای من باورم نميشد . كون سفيدش به روی من بود . من كونشو ليف زدم . بعد پاهاشو . پاهاشو كه ليف ميزدم يه كم ميرفتم لای پاهاشم ليف ميزدم . اما نه كامل . يهو نشست كف حموم و پاهاشو باز كرد و گفت " همه جامو ليف بزن ". منم لا كسشو ليف زدم . بعد شستم . اون گفت " تو هم بيا زير دوش ". من رفتم و زير دوش . با هم حال كرديم . اون شروع كرد كيرمو خوردن و من هم از بس كسشو ليس زدم ، دهنم درد گرفت . بعد تو حموم به پشت خوابيد . من ترسيدم بكنم . برای همين یه كم كيرمو ماليدم به كونش . ديدم لاپاشو بيشتر باز كرد . من هم تا ته كردم تو كسش . بلافاصله آبم اومد .
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment